شرح داستان را اعتضادالسلطنه گفته و شنیدنی است در سفر اصفهان روزی در چهل ستون امیر را برافروخته دیدم. گمان بردم که از سر حد خبر بدی رسیده، اما معلوم شد که فرزندان صادق رنگ آميز و محمد کله پز از بیماری آبله مُرده اند. امیر از آنان مؤاخذه کرد چرا با وجود آنکه دولت مایه آبله کوبی را فرستاده و در معابر هم جار زده اند که اطفال را آبله بکوبید، قصور کرده اند؟ پس گفت: «از هر يك پنج تومان گرفته، مرخص کنید و پول را در صندوق خاص خرج مریضان بگذارید., ...ادامه مطلب